الفبه محض اینکه از مسیر اخلاق منحرف شویم دیگر شخصیت دینی نخواهیم داشت. در دین چیزی وجود ندارد که از چارچوب اخلاق خارج باشد. مثلاً انسان نمیتواند دروغگو و بیرحم باشد ودرعین حال مدعی شود خدا را دردرون خویش احساس میکند.
بپنج چیز است که پنج چیز از آن نزاید: دلی که خانه ی غرور است کانون محبت نشود. یاران دوران فرومایگی، نکوخویی ندانند و تنگ نظران ره به بزرگی نبرند. حسودان بر جمال و کمال جز به چشم کین ننگرند و دروغگویان از کسی وفا و اعتماد نبینند..
پطوری برقص که انگار هیچ کس تو را نمی بیند، طوری عشق بورز که انگار هیچ گاه از آن صدمه نخواهی دید، طوری آواز بخوان که انگار تنها صدای زمین هستی، و طوری زندگی کن که انگار در بهشت هستی.رویاهایت را محکم در آغوش بگیر، چرا که اگر رویاها بمیرند زندگی مانند پرنده ای با بال های زخمی خواهد شد که هیچگاه نمی تواند پرواز کند.
تطوری برقص که انگار هیچ کس تو را نمی بیند، طوری عشق بورز که انگار هیچ گاه از آن صدمه نخواهی دید، طوری آواز بخوان که انگار تنها صدای زمین هستی، و طوری زندگی کن که انگار در بهشت هستی.هنگام به خاک سپردنم بگویید این که زیر خاک میکنیم تن سقراط است،نه خود او
ثبعضیها سرمایهگذاری بخش خصوصی را به ببری درنده تشبیه کردهاند که باید او را به ضرب گلوله از پای درآورد. عدهای آنرا به صورت گاو شیرده مینگرند که باید دوشیدش. فقط عده قلیلی آن را همانطور که هست می بینند – قاطری که با تمام قدرت گاری را میکشد.تنها زمانی اهمیت صدای خود را پیدا خواهی کرد که سکوت را تجربه کنی
جانسان محکوم به آزادی است. محکوم، چون خود را خلق نکرده است و در عین حال آزاد است؛ و هنگامی که به درون جهان پرتاب شود، مسوولیت همه اعمالش با خودش است.چقدر اشتباه است اینکه زنی پیش از انکه خودش دست به کار شود از شوهرش انتظار داشته باشد دنیایی را که میخواهد برایش بسازد.
چمثلی است به روسی که می گوید:”فلانی در حماقت مقامی قدسی یافته است” – مباد آنکه کارمان سرانجام از صداقت به تقدس و ملال آوری بکشد! این مجال کوتاه زندگی را چه جای آنکه – به ملال بگذرد!چقدر اشتباه است اینکه زنی پیش از انکه خودش دست به کار شود از شوهرش انتظار داشته باشد دنیایی را که میخواهد برایش بسازد.